به گزارش همشهریآنلاین به نقل از فارس، شیخ اجل سعدی شیرازی شاعر قرن هفتم هجری در آثارش که آمیختهای از نثر و نظم است بابیان شیرین از حکایتهای حکیمانه سروده و هنوز که هنوز است ابیات سحرآمیزش بر دلوجان آدمی مینشیند و ما با خواندن حکایتهایش بعد از گذشت اینهمه قرن میتوانیم در دنیای امروزی مصادیقی از آن را پیدا کنیم.
مصداق بیتی از مواعظ سعدی را میتوان در بازار همدان یافت. مردی میانسال که در بحبوحه کسبوکار، خدا و خلق او را فراموش نکرد و بادلی بزرگ و رئوف، همراه مردم شد، انگار پس از سپری شدن اینهمه قرن سعدی این بیت را برای مرد قصه ما گفته است.
«تو نیکویی کن در دجله انداز / که ایزد در بیابانت دهد باز»
آری تونیکی کن تا پروردگار مهربان در بهترین زمان ممکن پاسخت را دهد، مرد قصه ما باوجدانی آسوده به همنوعان خود نیکی کرد چون میداند بهزودی در ازدحام دنیا ایزد منان پاسخی درخور و شایسته به او عطا خواهد کرد.
ضلع جنوب غربی میدان چاپارخانه همدان را میگویم، مغازهای بزرگ و دونبش با دکوری از البسه و ابزارآلات ایمنی پاتوقی شده برای همدردی انسانهای دلواپس، با اضطراب و دلنگرانی وارد میشوند اما پس از گذشت لحظاتی کوتاه با لبخند رضایت روی لب خارج میشوند.
چون اینجا حساب دودوتاچهارتای دنیایی نیست، کاسب ما این بار باخدا معامله کرده و از عایدیهای گذرای این وادی گذشته است.
پدیده جدید همان «کرونا ویروس» دنیای امروز را بر هم ریخته و بذر ناامیدی را بر دلوجان آدمیان نشانده اما هنوز هم در دنیای ما با هستند کسانی که بادلی به وسعت دریا برای سلامت جآنهمنوعان خود مال که هیچ جآنهم میدهند.
با انتشار خبر شیوع کرونا در کشور سودجویان دستبهکار شدند و تا میتوانستند ماسک و مواد ضدعفونیکننده احتکار کردهاند و لحظهای خود را جای مردمان بیمار و سالخورده حتی کودکان نگذاشتند، فقط برای دریافت سود آنچنانی سر جان آدمها معامله کردند و حصاری از نامردی دور خود کشیدند.
قیمتهای ۲۰ هزار تومان، ۳۰ هزار تومان گاهی ۵۰ هزار تومان به ازای یک ماسک تعجب آدمی را برمیانگیزد، محتکران انگشتشمارند اما یک نفر هم زیادی است در برابر آدمیانی که شرافت و انسانیت را سرلوحه کسبوکار خود میدانند.
مرد قصه ما سالیان متمادی در این مغازه مشغول کسب روزی حلال بوده که به ناگاه در هیاهویی شیوع کرونا وظیفه خود دانست تا از داشتههایش بگذرد، او کاسب است و حبیب خدا و فروش اجناس با سود منطقی قائدِ کاسبی است، اما دل به دریازده و از سود اجناسش در این غوغای بازار ماسک و دستکش گذشته و این اقلام را باقیمت خیلی کم و حتی در پارهای از موارد رایگان در اختیار مردم قرارداد و باوجدانی آسوده سر بر بالین نهاده است.
او در سلامت تکتک انسانهایی که با ماسکها و دستکشهایش از این ویروس در امان میمانند، شریک است و باهمین انگیزه به کار خود ادامه میدهد.
نیکویی در قلب همدان
به سراغ «حمید زهری» کاسب اهل خدا میرویم از کاروکاسبی و اقدام خداپسندانهاش درباره توزیع رایگان ماسک و دستکش سؤال میکنیم و سر صحبت با او باز میشود. او هم در کمال آرامش و متانت پاسخ ما را میدهد و میگوید: قسمت اعظمی از کار ما فروش و عرضه انواع ماسکهای مختلف اعم از پزشکی، صنعتی و تخصصی است، بهطورکلی در تمام ایام سال این کالا بهصورت انبوه در واحد صنفی ما به فروش میرود.
ما همیشه در فروشگاه «ایمنابزار» آماده هستیم و اقلامی که هنگام بروز حوادث مانند حوادث طبیعی نیاز است به میزان کافی در فروشگاه وجود دارد، از قبل ماسک و دستکش لات کس هم همچون دیگر اقلام در فروشگاه موجود بود تا اینکه متوجه شدم وضعیت بحرانی است و مردم با نبود ماسک مواجهاند؛ در این مقطع همدان نبودم اما به همکاران اعلام کردم بههیچعنوان ماسکهای موجود در مغازه بهصورت انبوه به کارخانهها فروخته نشود فقط ماسک و دستکش به افراد آنهم با تعداد محدود عرضه شود.
او ادامه میدهد: اغلب مشتریان ماسک را به تعداد کلان برای استفاده در کارخانهها و واحدهای تولیدی خریداری میکردند اما با بروز و شیوع این ویروس تصمیم گرفتیم ماسکهای موجود رابین افراد بهویژه واجدان شرایط تقسیم و در حد بضاعت خود التهاب ایجادشده را مدیریت کنیم.
اگرچه ماسکهای مختلف با اشکال مشابهی در بازار وجود دارد برخی از آنها ایرانی و برخی دیگر وارداتی است و هر نوع ماسک برای مصرف خاصی طراحیشده است بنابراین قیمتهای مختلفی هم دارد.
برای رفاه حال مردم و برونرفت از این شرایط بحرانی قیمت ماسکهای موجود را حتی یک ریال هم افزایش ندادیم و حتی زیر قیمت قبل هم عرضه کردیم، در ابتدا به هر نفر ۱۰ ماسک و بعد از مدت کوتاهی پنج ماسک دادیم و درنهایت متوجه شدیم نمیتوانیم جوابگوی مشتریان باشیم بنابراین دو ماسک در اختیار هر نفر قراردادیم.
برخی از مردم هنگام مراجعه به ما از داروخانههای شهر گلایه میکردند که ماسک را با برخورد ناشایست و قیمت گزاف به مردم میفروشند البته اگر ماسکی برای فروش باشد.
این کاسب متعهد اضافه میکند: در این برهه هر ماسک را به قیمت ۲ هزار و ۵۰۰ تا ۳ هزار تومان فروختیم، هرچند این قیمت برای مردم حیرتآور بود و مشتریان برای اطمینان چند باری قیمت را سؤال میکردند چون قیمت ماسک تقریباً در هر کوی و برزن از ۱۵ هزار تومان شروع میشود تا به بالا.
بعد از ایجاد التهاب در بازار برای موجودی انبار ماسک ما قیمتهای بالا پیشنهاد شد اما تنها کاری که برای مردم از دست ما برمیآمد عرضه همین ماسکهاست و برای حفظ شأن افراد این ماسکها را با مبلغ کم و حتی رایگان در اختیار آنها قراردادیم.
لبخند، پاداش بزرگ
زهری میافزاید: در دو هفته اخیر با انبوهی از تقاضای مردم روبرو شدیم بهطوریکه همکاران در مغازه کم آوردند افراد برای بیماران دیابتی، اماس و سالخوردگان به دنبال ماسک بودند.
از همکارانم خواهش کردم با سعهصدر جوابگوی مردم باشند و خدا را شکر میکنم هر فردی از این مغازه بیرون رفت با خوشحالی رفت و این لبخند رضایت برای من هم لذتبخش است.
در این برهه زمانی حدود ۲۵ تا ۳۰ هزار از انواع ماسکهای مختلف اعم از پزشکی، نمدی، فلیتردار و سوپاپدار را در اختیار مردم قراردادیم و در حال حاضر متأسفانه فعلاً ماسک تمام کردیم و من از افرادی که از راه دور و نزدیک مراجعه میکنند و دستخالی برمیگردند
خجالت میکشم، چندین بار برای تهیه ماسک تماس گرفتم اما یا پاسخم را نمیدهند و یا اینکه میگویند ارسال میکنیم.
او از خاطراتی که در این مدت کوتاه برایش رقم خورده میگوید: جلوی مغازه ترافیک ایجادشده بود و پلیس راهنمایی و رانندگی برای مهار ترافیک به این محوطه آمد بعد از ورود به مغازه متوجه شد مردم برای تهیه ماسک آمدهاند ما هم برحسب وظیفه تعدادی ماسک در اختیارشان قراردادیم این اتفاق باعث شد حال عجیبی برای این بنده خدا ایجاد شد انگار پیشازاین به داروخانهها مراجعه کرد و دستخالی برگشته بود درنهایت با دعای خیری از مغازه خارج شد.
شأن مردم بالاتر از حسابوکتاب مالی است
مردم به دنبال خرید آجیل شب عید نیستند بلکه تهیه ماسک باجان مردم ارتباط دارد علاوه بر مردم کارکنان بیمارستان و اورژانس ۱۱۵ هم برای تهیه ماسک به ما مراجعه کرده و با برخورد مناسب و لبخند رضایت رفتند.
بنده معتقدم کار بزرگی انجام ندادهام و شرمنده هستم فقط در این شرایط به یاد صحبتهای حاج قاسم سیمانی سیدالشهدای ایران افتادم که در برهه سیل در اهواز برای کمک رفتند و مردم را به آرامش دعوت کرده و مرهم دل سیلزدگان بود.
حاج قاسم به مردم توصیه میکرد «این وضعیت همیشگی نیست مقداری صبر و تأملکنید و با سعهصدر این شرایط را سپری کنید» این توصیه و آرام کردن مردم در بحران برای من درسی بزرگ بود درحالیکه امروز برخی با شایعهسازی تعداد افراد مبتلا به کرونا را بیشتر ازآنچه واقعیت است جلوه میدهند.
افرادی که در قلب کرونا هستند تعداد مبتلا شده به این ویروس را در همدان کمتر از انگشتان یکدست میدانند، خدا را شکر کنترل ویروس کرونا در همدان خیلی خوب مدیریت شد اگرچه در تمام کشور شرایط تحت کنترل است اما در همدان مدیریت عالی بود.
امروز از شیراز و مشهد با بنده تماس گرفتند و ما هم دو عدد ماسک به همراه دستکش با پست برای فردی که به کرونا مبتلا شده بود ارسال کردم، بهمحض تماس هزینه ماسک را سؤال کرد و بنده گفتم اصلاً صحبت پول را نکن همینکه این ماسک برسد به دست این بنده خدا برای من لذتبخش است.
در این اتفاق به ضرر و زیان مالی توجه نکردم شأن مردم بالاتر از حسابوکتاب مالی است، در بعضی مواقع چشمان را بستم و به مشتری اعلام کردم هر تعدادی که ماسک لازم دارید، ببرید.
همه افراد در جامعه برای به دست آوردن پول تلاش میکنند اما چه پولی و به چه قیمتی مهم است، هر پولی را نمیتوان سر سفره برد و باید در کسبوکار وجدان به خرج داد.
درنهایت ویروس کرونا از بین خواهد رفت و وضعیت فعلی بهبود مییابد، به قول قدیمیها «زمستان میرود و روسیاهی میماند به زغال» افراد بیماری که با احتکار ماسک دچار مشکل شده از خود ما هستند فرقی ندارد فردا هم شاید برای من و اطرافیانم مشکلی ایجاد شود.
پایان درهای بسته
هنگام مصاحبه درب مغازه بسته بود اما بهیکباره خانم و آقایی از درب پشتی وارد مغازه شدن بهمحض ورود همکار آقای زهری به هرکدام از آنها دو ماسک داد و ما فرصت را غنیمت دانسته و بدون معطلی دوربین را به سمت آنها چرخانیدم و گفتوگو آغاز شد.
مرد خانواده در کمال تعجب و خوشحالی میگوید: به تعدادی از داروخانهها سر زدم اما قبل از ورود روی درب نوشتند «ماسک نداریم لطفاً سؤال نفرمایید» و درنهایت این موضوع را رها کردیم.
اما این اقدام حاجآقا غیرمنتظره بود از لطفشان ممنون هستیم ما خانوادهای چهارنفره هستیم که زیاد به دنبال ماسک رفته بودیم اما پیدا نکرده بودیم.
متأسفانه چون عرضه و تقاضا ماسک و اقلام بهداشتی باهم برابر نیست ماسک هم به میزان کافی پیدا نمیشود در کشور تعداد محتکران کم است و انگشتشمار هستند.
در بازار قیمت نگرفتم چون هر جا رفتم ماسک نبوده اما قیمتهای بالا شنیدم ۵۰ هزار تومان و ۷۰ هزار تومان اما در این مغازه ۲ هزار و ۵۰۰ عرضه میشود که جای قدردانی و تشکر دارد.
خانم خانواده هم ادامه میدهد: نهتنها ماسک حتی ژله شستوشو و الکل هم نیست فقط در ویترین مغازهها نوشته «موجود نیست سؤال نفرمایید» و بهناچار از منزل بیرون نمیآییم.
و در آخر تأکید کرد خدا خیرتان دهد.
همدلی و وحدت همان چیزی است که در طول تاریخ ایران را به یک کشور قدرتمند بدل کرد و هرکجا که مردم دست در دست هم دادند هر دشمنی را زمینگیر کردهاند امروز هم سربازان خط مقدم مبارزه با کرونا یکبهیک گاه در بخش عفونی بیمارستان و گاه در گوشه مغازهای مثل خیابان شهدا در تلاش هستند تا کرونا ریشهکن شود.
آقای زهری، این کاسب اهل دین و دیانت بهرسم مردانگی و انسانیت بدون حسابوکتاب نیکی کرد و در دجله انداخت و قطعاً ایزد منان نیز پاسخی درخور این احسان بزرگ به او خواهد داد، چراکه وعده راستین اوست؛ هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ! آیا پاداش احسان، چیزی غیر از احسان است؟ (سوره الرحمن).
نظر شما